
خب ديگه...
كمكَمك داشت فراموشم ميشد
مخمل صدات
هق هق گريههات
بارون خندههات...
وقتي رفتي
جا گذاشتي دلتو
با آرزوهام
تنها گذاشتي دلتو
بيخبر به كجا؟
كجا جا گذاشتي دلتو؟
حالا كه عاشقت شده دل
چرا تنها گذاشتي دلتو؟
آهاي!
آوازهخون!
ديگه نخون كه:
عاشقت منم؛
رفيق گريههات،
همدم تنهاييات منم...
No comments:
Post a Comment