
سخت است كه آرزوهايت را رفته به باد ببيني و كاري نتواني بكني
كه حتي رؤياهايت را نتواني برگرداني
اميدهايم يكي بعد از ديگري، بر باد ميروند و هيچ تلاشي ثمر به دنبالش نيست
همان كه همچنان محكم و استوار ايستاده و كمر خم نكرده:
استيصال و درماندگي...
اشك من رنگ شفق يافت ز بيمهري يار
طالعِ بيشفقت بين كه در اين كار چه كرد
1 comment:
سلام ميثم. من خیلی خوشحالم که دستنوشته های من رو می خونی. اينکه دير به دير می نويسم دلِلش اينه که هر وقت دلم گواهی مده که بنويس اونوقته که می نويسم. به هر حال منم دلم برات تنگ شده و دوست دارم از نزديک ببِنمت. يک خبری از خودت به ما بده ايميل من به قرار زيره حتما به من ايميل بزن که يک قراری بگذاريم همديگر رو ببينِم. قربان تو احسان e.ghotbi@imps.ac.ir
Post a Comment